تعرض جنسی به بهانه حجاب اجباری
بازگشت به صفحه تحلیل حوادث و راهکارها
جزئیات رویداد
در زیر دو گزارش متفاوت را میخوانید که زنان از نیروی انتظامی گرفته تا مردم عادی به بهانه حجاب اجباری مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند.
گزارش اول: چند شب پیش نیروی انتظامی، من و دوست پسرمو توی جادهی شاهین شهر اصفهان گرفت. به دوست پسرم گفتند میخوایم فقط باهاش حرف بزنیم، اینجا میایستیم و تو برو برای ما دوتا غذا بگیر و بیار. منو بردند توی ماشین خودشون. یه آدم درجهدار بود که درجش رو نمیدونم و یه سرباز و من چون به خواست خودم نرفتم حتی گوشی و کیفمم همراهم نبود.
اون که درجه داشت خواست دستمو بگیره و دست به جاهای خصوصیم بزنه. دائم میپرسید باهاش سکس داشتی! میگفتم نه. نمیتونم دقیقا حرفایی که میزد رو بگم خیلی بد حرف میزد و من که میگفتم نه، خب واقعا هم نداشتم میگفت باور نمیکنم. اصن نمیدونم این چیزا چه ربطی به اون داشته.
هی میگفت خیلی صاف نشین یه جوری تکیه بده به صندلی که از بیرون مشخص نباشه تو توی ماشینی. همون جلو رو صندلی سمت راست که نشسته بود برگشته بود سمتم و دستمو گرفت. من سعی میکردم دستامو جمع کنم که هی دستمو نگیره و هی دستش به پام نرسه. چون اگه دستمو برمیداشتم راحت دستشو میذاشت روی پام. بازم با این حال شروع کرد به پام دست زدن و من نمیتونستم جلوشو بگیرم. خیلی از من بزرگتر بود و زورش زیاد بود. دستشو از یقهی تیشرتم میبرد توی لباسم و میگفت قلبت تند میزنه، مواد مصرف میکنی؟ درصورتی که من هیچی مصرف نمیکنم.
ترسیده بودم و گریه میکردم. بهم گفت دستمال نیست گریه نکن. من نمیتونستم جلوی گریمو بگیرم. گفت گریه نکن وگرنه نمیذاریم بری و شروع کرد تهدید کردن. گفتم دست خودم نیست. دم پمپ بنزین، توی مسیر شاهین شهر پیادم کردن و گفتن برو صورتتو بشور و به هیچ کس هم هیچی نگو. ما همونطور که مهربونیم بد اخلاقم میشیم.
توی پمپ بنزین، منو پشت کامیونها پیاده کردن که کسی نبینه از ماشین نیروی انتظامی پیاده میشم. رفتم صورتمو شستم و داشتم فکر میکردم از یه راهی فرار کنم ولی وقتی اومدم بیرون دقیقا جلوم بودن. باز سوارم کردن بردن همونجا که قرار بود دوست پسرم غذا رو بهشون بده.
گفتن برو سوار شو به کسیم چیزی نگو و تهدید که ما همونطوری که مهربونیم میتونیم بدم باشیما. بعد سربازه درو باز کرد چون در از تو باز نمیشد. من قبلا سعی کرده بودم که بازش کنم ولی نشد. به دوست پسرمم دیگه نمیتونستم اعتماد کنم نباید منو میذاشت و میرفت.
رفتم وسایلمو برداشتم از توی ماشینش که خودم برم اما جلومو گرفتن و گفتن بشین تا دوست پسرت برسونتت. وقتی دوست پسرم دید که حالم بده و خودم میخوام برم هی میپرسید کاری کردن و من اصلا نمیتونستم حرف بزنم. اون ماموره بهش گفته بود یکم ترسوندیمش، چیزیش نیست و مدارک ماشین دوست پسرم رو که گرفته بودن پس دادن و اون منو رسوند.
گزارش دوم: داشتم توی خیابون پاسداران پیادهروی میکردم که یک موتوری کنارم ایستاد و گفت عقبتر گشت ارشاد صدات کرد اما نشنیدی. دارن میان دنبالت. فرار کن. اگه میخوای سوار شو تا یکم جلوتر پیادهات کنم.
خیلی ترسیده بودم و از ترس گشت سوار شدم.
وسط راه بهم گفت همینجوری لباس میپوشی که میخوان بگیرنت. در حالیکه هی تلاش میکرد تا به سینه و بین پاهام دست بزنه میگفت اینجاهارو میذاری بیرون که میان دنبالت.
گفتم میخوام پیاده بشم و پیاده شدم. از وحشت خشکم زده بود. از اینکه به یک هموطن از ترس گشت ارشاد اعتماد کردم و اون بدتر به حریم خصوصیم تجاوز کرد. خیلی ناراحت و عصبانیم.
تحلیل روانشناختی- جامعهشناسی
تروما یا زخم روانی زمانی ایجاد میشود که فرد با یک حادثه بسیار وحشتناک روبرو شود به گونهای که از ظرفیت و گنجایش روانی او بالاتر باشد. آزارهای جنسی به دلیل اینکه ابعاد پنهانی و لایههای روانی گستردهای دارد، میتواند به گونهای موجبات تروما و آسیب روانی را به همراه داشته باشد. نکته مهمتر اینکه تمام مصادیق آزارهای جنسی منزجر کننده و آسیبزا هستند. تنها تفاوت آنها در شدت و میزان آسیب زایی است. به هیچ عنوان نمیتوان مصادیقی از خشونت و آزار جنسی را نام برد که فاقد آسیب و تروما باشد. به همین دلیل افرادی که در چنین شرایطی قرار میگیرند با یک زخم روانی عمیق روبرو میشوند.
آزارهای جنسی به همان میزانی که با ابعاد فرهنگی و اجتماعی-سیاسی در هم آمیخته شده باشد، آسیب و مقابله با آن سختتر میشود اما مهم است که بتوان آزارهای جنسی را از چندین دیدگاه ( زیستی، روانی- اجتماعی و فرهنگی) بررسی و تبیین کرد. به همین دلیل تلاش میکنیم در این مقاله ابتدا از بعد زیستی و بعد تحلیل رفتاری-شناختی آن را بررسی کنیم.
در همین دو مورد، هر کدام از زنان به گونهای از کرختی رفتاری و ناتوانی در واکنش گزارش میدهند. کاملا واضح است که زنان با یک آزار جنسی و خشونت منزجر کننده روبرو هستند ولی چرا واقعا زنان در چنین شرایطی، واکنش مناسب و محافظتی از خود بروز نمیدهند؟ اتفاقا همین عدم واکنش رفتاری و یا واکنشهای نسبتا نرم، زمینه تحقیر و سرزنش زنان را به وجود میآورد. ما در اینجا نیاز داریم در کنار بایدها و نبایدهای فرهنگی-اجتماعی، واکنشهای درون مغزی و فردی را هم بشناسیم.
از نظر ساختار مغزی، آمیگدال محور کنترل پاسخهای هیجانی است که مسئول ارزیابی خطر هم میباشد. این بخش وقتی با خطری روبرو میشود، یک هشدار جدی برای محافظت از خود ارسال میکند. این هشدار با ترشح هورمونهای استرس انجام میشود. (هر اندازه خطر شدت بیشتری داشته باشد، ترشح این هورمون بیشتر خواهد بود.) در مقابل، مغز برای محافظت از خود و جلوگیری از ترشح بیشتر این هورمون تصمیم به قطع آن با ترشح هورمون بیهوشی(مورفین و کتامین) میگیرد. در اینجا آمیگدال ارتباط خود را با مغز قطع و ترشح هورمون استرس متوقف میشود و اینجاست که فرد وارد مرحله فریز شدن و عدم پاسخگویی، سستی و کرختی روانی میشود.
این همان نقطهای است که بعد از مدتی فرد از خودش میپرسد چرا نتوانستم هیچ واکنش و پاسخی دهم؟ چرا سکوت کردم؟
و یا گاها ما از فردی که تحت آزارهای جنسی قرار میگیرد نیز همین سوالات را می پرسیم. غافل از اینکه فرایندهای مغزی دست به کار شدهاند تا از ما محافظت کنند. این فقط بخشی از واکنش درونی و مغزی ما در مقابل خطر و آسیب است.
لذا آگاهی از این بعد مهم است چون میتواند پاسخ مناسبی برای سوالات و واکنش سکوتمان باشد و به دنبال این آگاهی از بعد زیستی-فیزیولوژیکی هم برای جلوگیری از سرزنش و پیش داوری فردی که مورد آزار جنسی قرار گرفته است حائز اهمیت است.
حال این پدیده در کنار ساختارهای فرهنگی-اجتماعی بسیار پیچیدهتر میشود. به دلیل اینکه فردی که مورد آزارهای جنسی قرار میگیرد، رنج و درد او در اولویت نیست بلکه از او خواسته میشود آسیبی را که به فرهنگ و ساختار جنسیتی زده است پاسخ دهد. اینکه چرا لباس مناسب نپوشیده یا اینکه چرا با پوشش و مدل آرایش موجبات تحریکات جنسی مردان را فراهم کرده و با ضربه زدن به ارزشهای اجتماع، خودش موجبات این آزار را فراهم کرده است. فرض میکنیم با توجه به ساختار زیستی، فردی با این جملات غریبه نباشد و این جملات را یا شنیده و یا در برابر شخصی که مورد آزار جنسی قرار گرفته به کار برده باشد.
در این میان قسمت عمدهای از آزار جنسی که توسط افراد حکومتی بر زنان اعمال میشود نه تنها مورد تازهای نیست بلکه امروز در برابر نافرمانی زنان یک اهرم فشار و سرکوب به شمار میرود. ابزارسازی که حکومت به واسطه آن بتواند زنان را تحقیر و مورد سرزنش قرار دهد. لمس ناخواسته، تهدیدات جنسی، فشار جنسی بر روی فرد از مصادیق بارز خشونت جنسی است که این افراد با استفاده از آن تلاش میکنند زنان را سرکوب کرده و فضا را برای آنان محدودتر کنند. . حتی زمانیکه فضای کنترلگری و اعمال قدرت بر زنان ایجاد میشود، نه تنها افراد وابسته به حکومت بلکه برای مردانی هم که در ساختار تبعیض جنسیتی رشد کردهاند، فضاسازی راحتتری فراهم میشود. زیرا جامعه در قالبهای فرهنگی و سنتی درد و رنج افراد آزار دیده را واپس روی میکند و در مقابل از آنها پاسخی برای رد ارزشهای جمعی میخواهد.
عواقب و آثار روانشناختی آزارهای جنسی آنقدر گسترده است که میتواند تمامی ابعاد هیجانی-شناختی فرد را درگیر کند و بر کلیه روابط زنان، تاثیرات مخرب و ماندگاری را به جای بگذارد. یکی از عواقب مهم آزارهای جنسی به دلیل تجربه هراس و ترسی که فرد متحمل میشود، بی اعتمادی اجتماعی، مخصوصا به جنس مخالف خود است( در همین مورد کاملا قابل لمس و مشاهده است.)
آثار روانشناختی آزارهای جنسی میتواند فرد را درگیر اختلالات خلقی، اضطراب و افسردگی کند و به تمام لایههای روانی رسوخ کرده و روابط بین فردی و اجتماعی زنان را مختل کند.
به امید جهانی بدون از خشونت
صبا آلاله، روان تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعیتحلیل حقوقی
تحلیل گزارش اول: آزار جنسی توسط مامور نیروی انتظامی
سيستم حكومتی در طول ٤٣ سال و حتی قبل از آن، با ايجاد فضای استبدادی باعث ايجاد رعب و وحشت مردم از مقابله با رفتارهای غير قانونی پليس و مقامات دولتی گرديده است. مطابق قوانين و استانداردهای جمهوری اسلامی، پليس صرفاً در جرايم مشهود يعنی جرمی كه در جلوی چشم پليس واقع میشود تحت شرايطی اقدامات خاصی را میتواند انجام دهد.
اساسا در قوانين موجود، صرف حرف زدن دختر و پسر يا در محل عمومی نشستن و يا داخل خودرو بودن تا زمانيكه منتهی به ارتباط جنسی فيزيكی (مضاجعه) نشده باشد، با توجه به ماده ٦٣٧ قانون مجازات اسلامی جرم نيست.
اقدام مامور پليس از مصاديق آشكار تعرض و آزار جنسی و سوءاستفاده از موقعيت بوده و قابل پيگرد قضائی است. حتي در جرائم منافی عفت نيز اگر به صورت مشهود واقع شود باز پليس و حتی مقامات دادسرا اعم از دادستان و بازپرس حق هيچ گونه تحقيق و پرسش مطابق ماده ١٠٢ قانون آيين دادرسی كيفری ندارد و انجام هرگونه تحقيق با قاضی دادگاه است. لذا توصيه اكيد میشود نسبت به اعمال پليس باستناد ماده ١٢٦ از قانون نحوه رسيدگی به جرائم نيروهای مسلح به صورت خاص و همچنين ماده ٥٧٠ در مورد سوءاستفاده از موقعيت شغلی، ماده ٦٠٨ در خصوص هر گونه توهينی كه از سوی مامور اتفاق افتاده و ماده ٦٣٧ در مورد برقراری ارتباط نامشروع با لمس بدن و …در حاليكه شما در حالت اكراه يا اجبار قرار داشتيد باستناد قانون مجازات اسلامی اقدام به شكايت كنيد. دوست پسر خود را در مورد وقايع میتوانيد به عنوان شاهد به دادگاه معرفی كنيد. در اين شرايط طبق ماده ١٥٦ از قانون مجازات اسلامی، هم شما و هم دوست پسرتان، حق دفاع مشروع و مقابله با اين عمل مجرمانه را داريد و به دلیل دفاع مشروع مجازات نخواهيد شد.
بخاطر داشته باشيم سكوت شما در مقابل اين تجاوز و تعدی باعث جریتر شدن اين اشخاص شده و دختران و زنان بيشماری در دام اين گرگ صفتان پست گرفتار میشوند. حق انسانی، قانونی و تكليف اجتماعی شما ايجاب میكند كه حتما بدون هيچ واهمهای با ذكر كامل جزئيات از مرتكبين شكايت كنيد.
تحلیل گزارش دوم: آزار جنسی توسط موتور سوار
مطابق ماده ۱۰۴ از قانون آیین دادرسی کیفری، بازپرس نمیتواند به دلیل اینکه متهم معلوم نیست تحقیقات خود را متوقف کند و باید با انجام تحقیقات لازم سعی در شناسایی متهم نماید. هرگاه با انجام تحقیقات نتواند به هویت متهم دسترسی داشته باشد با موافقت دادستان میتواند قرار توقف تحقیقات صادر نماید.
در اینصورت اگر بعدا بتواند هویت متهم را اعلام کند یا به نحوی هویت متهم احراز شود، پرونده مجددا به دستور دادستان در جریان رسیدگی قرار خواهد گرفت.
شخص راکب با سوءاستفاده از شرایط و موقعیت، مرتکب جرم تعرض به زنان شده که مطابق ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی قابل پیگرد بوده و در صورت اثبات مجازات، دو تا شش ماه حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق به عنوان مجازات قابل تعیین خواهد بود.
اما نکته مهم اینست که بطور کلی بالاخص در چنین شرایطی اگر سوار بر وسیله نقلیه هستیم که مربوط به یک آژانس یا سیستم تاکسیرانی که میشناسید نیست با حفظ خونسردی حتما از پلاک وسیله نقلیه عکس بگیرید و در صورت امکان از چهره شخص راکب نیز عکس یا فیلمی داشته باشید. میتوانید به بهانه نداشتن شارژ موبایل، گوشی شخص را درخواست کرده و با خط وی به شماره خودتان یا یکی از آشنایان نزدیک و قابل اعتماد خود یک پیام ارسال یا تماس بگیرید (سپس پیامک و یا شماره تماس خود را از روی موبایل وی حذف کنید) تا در صورتیکه لازم باشد امکان شناسایی متهم احتمالی مقدور باشد.
قاسم بُعدی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر