حجاببان
بازگشت به صفحه تحلیل حوادث و راهکارها
جزئیات رویداد
در تابستان ۱۴۰۲ اعلام شد که شهرداری تهران ۴۰۰ نیروی یگان حفاظت شهرداری را با عنوان «حجاببان» با حقوق ماهانه ۱۲ میلیون تومان در مترو مستقر خواهد کرد. این نیروهای آموزش ديده توسط شرکت «حامیان شهر شهرداری تهران» استخدام شده بودند و وظیفه تذکر لسانی، ممانعت از ورود به واگن های مترو و تحویل زنان بدون حجاب اجباری به پلیس را برعهده داشتند (آگهی استخدام) . مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، روز ۱۷ مرداد در مورد استقرار این افراد در مترو گفت: «من میگویم تا نیروی انتظامی نباشد، گذاشتن این افراد در مترو به نتیجه نمیرسد، مگر اینکه نیروی انتظامی هم باشد». با افزایش واکنش شهروندان و حقوقدانان، شهرداری نه تنها استخدام که حتی حضور این افراد در مترو را تکذیب کرد. اما ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی، استقرار حجاببانها را تایید میکرد. پس از کشته شدن آرمیتا گراوند به دست حجاببانها، دیدهبان ایران از جمع شدن حجاببانها در تمامی متروها خبر داد.
استخدام و شروع فعالیت رسمی حجاببانها
در تابستان ۱۴۰۲ اعلام شد که شهرداری تهران ۴۰۰ نیروی یگان حفاظت شهرداری را با عنوان «حجاببان» با حقوق ماهانه ۱۲ میلیون تومان در مترو مستقر خواهد کرد. این نیروهای آموزش ديده توسط شرکت «حامیان شهر شهرداری تهران» استخدام شده بودند و وظیفه تذکر لسانی، ممانعت از ورود به واگن های مترو و تحویل زنان بدون حجاب اجباری به پلیس را برعهده داشتند
در اواسط آبان ماه، حجاببانها به متروها بازگشتند. با وجود آنکه همه شواهد اثبات میکنند این افراد از سوی نهادهای حاکمیتی بهکار گرفته شدهاند، مسئولان جمهوری اسلامی حاضر نیستند آنها را گردن بگیرند. پس از انتشار تصاویر متعدد از حضور آنها در ایستگاههای مترو، بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی نوشتند که ایستگاههای مترو با حضور آنان شبیه «تونل وحشت» شدهاند.
شهروندان از حضور حجاببانها نوشتند:
- «مترو شهدا حجاببان گذاشتن و چندتا دوربین. تذکر ندادن ولی دوربین روی سه پایه داشتن.»
- «تونل وحشت حجاببان رو در مترو انقلاب دیدم. با صدای بلند عربده میکشید که خانم روسریتو سر کن.»
- «دیشب، تئاتر شهر بودم. هر یک قدم سه حجاببان و مامور کاشته بودن. ایستگاه مترو ،محوطه تئاتر و حد فاصل چهارراه تا میدان ولی عصر. تعداد نفرات در زیر گذر قابل شمارش نبود.»
- برای برخی از شهروندان این سوالها پیش آمده است که چرا حجاببانها فقط در بعضی از ایستگاههای مترو مستقر هستند؟ از چه میترسند که صورتهای خود را پوشاندهاند؟
هیچ یک از مسئولان جمهوری اسلامی، مسئولیت حجاببانها را نپذیرفت
اول آذر، احمد وحیدی، وزیر کشور، و علیرضا زاکانی، شهردار تهران، مجبور شدند به سوالات خبرنگاران درباره حضور حجاببانها در مترو پاسخ دهند اما هر دو در سخنانی مشابه از خود سلب مسئولیت کردند و مدعی شدند که این افراد «گروههای مردمیاند». احمد وحیدی گفت: «این افراد در قالب گروههای مردمی امر به معروف و نهی از منکر فعالیت میکنند و به مجوز وزارت کشور نیازی ندارند». علیرضا زاکانی هم گفت که «شهرداری برای این کار مجوزی صادر نکرده است و گروههای خودجوش مردمی این کار را انجام میدهند».
علی یزدیخواه عضو هیات رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس درباره اینکه مجری حجاببانها کیست، گفت: «اطلاعی ندارم. باید از شهرداری و مدیریت مترو سوال بپرسید.»
ناصر امانی عضو شورای شهر تهران: «صحبتهای وزیر کشور ابهامات زیادی را ایجاد کرده است؛ اگر نیروهای مردمی هستند که بدون مجوز نمیتوانند در مترو مستقر شوند. از سوی دیگر هم نیروهای زن و هم نیروهای مرد یونیفرم و آرم دارند که باید پیگیری و روشن شود. داریم پیگیری میکنیم تا ببینیم ماجرا از کجا و چگونه است.» امانی در پاسخ به اینکه آیا از زاکانی بابت این نیروها سوال میشود، گفت: «اول باید به سراغ زیر مجموعه یعنی حوزه حمل و نقل و مترو برویم.»
بخشنامه محرمانه وزارت کشور
پس از اینکه وزیر کشور و شهردار تهران نیروهای حجاببان را «خودجوش» معرفی کردند، روزنامه اعتماد با انتشار تصویری از یک بخشنامه با مهر «خیلی محرمانه» به تاریخ نهم خرداد سال جاری، نوشت که احمد وحیدی با صدور این بخشنامه، دستور صریح برخورد با زنان را صادر و زمینه استقرار نیروهای حجاببان را ایجاد کرده است. این بخشنامه حاوی دستورالعمل برخورد با زنان بدون حجاب اجباری در همه اماکن عمومی، اماکن تحت اشراف دولت و دستگاههای حکومتی، و همچنین ایستگاهها و واگنهای مترو است.
اعلام جرم علیه روزنامه اعتماد
یک ساعت پس از انتشار این بخشنامه توسط روزنامه اعتماد، خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، از اعلامجرم علی صالحی، دادستان تهران، علیه این روزنامه خبر داد: «روزنامه اعتماد در یکی از مطالب منتشر شده به صورت غیرقانونی محتوای یک سند خیلی محرمانه را منتشر کرد و پس از انتشار این مطلب و طبق قانون مطبوعات، دادستانی تهران به دلیل انتشار غیر قانونی سند محرمانه، علیه این روزنامه اعلام جرم کرد و پرونده قضایی تشکیل شد.»
مسئولان جمهوری اسلامی برای نپذیرفتن مسئولیت حجاببانها، آنها را گروههای آمران به معروف مینامند.
بهرغم انتشار بخشنامه محرمانه حجاب، وزیر کشور همچنان بدون پذیرش اینکه در ارتباط با حضور حجاببانها در متروها آشکارا دروغ گفته و ریاکاری کرده است، آنها را مجددا آمر به معروف خواند و گفت «اساسا اینها مجوز نیاز ندارند و قرار نیست تک تک به همه گروهها مجوز بدهیم». او فیلمبرداری آمران به معروف از شهروندان به بهانه شناسایی متخلفان را بدیهی دانست و افزود: «هرکسی می تواند امر به معروف و نهی از منکر کند. اما هرکسی که مانع آنها شود مجرم است.»
اسماعیلی، وزیر ارشاد: «احساس میکنم با استفاده از برخی کلمات به دنبال ایجاد شکاف در جامعه هستیم. طبق قانون اساسی باید نسبت به هم دلسوزی داشته باشیم اگر کسی امر به معروف کرد آن را به کلمه حجاببان تقلیل ندهیم. وظیفه همه تذکر لسانی است یه عده بر اساس واجب شرعی در خیابانها تذکر محترمانه میدهند چرا غلیظش میکنیم.»
حضور حجاببانها در مشهد
واکنش مسئولین جمهوری اسلامی در شهرهای دیگر به حضور حجاببانها متفاوت است:
حسن جعفری، سخنگوی فرودگاه هاشمینژاد مشهد در خصوص فعالیت حجاببانها در این فرودگاه اظهار کرد: «در فرودگاه نیز مانند سایر مبادی، مسافرین باید قوانین کشور را رعایت کنند. از سمت ستاد امر به معروف و قرارگاه عفاف و حجاب استان، دو گروه در حال فعالیت در فرودگاه مشهد هستند. یک گروه افراد موسوم به حجاببان هستند و دسته دیگر گروه تبییناند که با مردم در مورد حجاب صحبت میکنند. ما از ارائه خدمات به افرادی که حجاب ندارند معذوریم.»
مرتضی مهاجر، مدیر روابط عمومی شرکت بهرهبرداری قطارشهری مشهد با بیان اینکه ما در متروی مشهد حجاببان نداریم، اظهار کرد: «اما به هر حال بر اساس دستورالعملهای موجود، در گیتهای ورودی به مترو به افراد بیحجاب توسط کارکنان قطارشهری تذکر داده میشود، وگرنه در متروی مشهد نیروی دائمی خارج از مجموعه قطارشهری برای تذکر در مورد حجاب حضور ندارد. هر از چند گاهی و در حد مثلا هفتهای یک بار، برخی افراد از قرارگاههای جهادی فعال در حوزه عفاف و حجاب با حضور در ایستگاههای متروی مشهد، به ترویج فرهنگ حجاب میپردازند. این افراد مجوزهای ستاد امر به معروف را دارند، اما ما با آنان کار مستقیم سلبی انجام نمیدهیم. یعنی فعالیت این افراددر متروی مشهد بدین شکل نیست که جلوی مردم را بگیرند و برای رعایت حجاب به آنان تذکر دهند و فعالیتهایشان در همین حد اقدامات فرهنگی است.»
ثبت دادخواست برای ابطال مصوبه محرمانه حجاب وزارت کشور
«حسن یونسی» و «علی مجتهدزاده»، دوتن از وکلای دادگستری، دادخواستی را با استناد به اصول مصوب قانون اساسی و قانون آیین دادرسی کیفری برای ابطال این مصوبه در دیوان عدالت اداری به ثبت رساندهاند.
واکنش روزنامههای رسمی از نوع برخورد حجاببانها
روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت: «چند زن با چادر و ماسک و یک مرد با دوربین به زنان تذکر حجاب میدهند و چنانچه مردم به آنها اعتنا نکنند، تصویرشان را ثبت میکنند و دنبالشان راه میافتند. فرهیختگان حضور نیروهای پلیس در چند قدمی ماموران حجاب را هم تایید کرده بود.»
روزنامه همشهری، گزارشی با عنوان «عزیزم شالت» منتشر کرد و نوشت: «در غیاب نهادهای مسئول، گروههای مردمی به صورت خودجوش و هماهنگ وارد میدان شدهاند و با تذکر صمیمانه و مودبانه دیگران را به رعایت قانون دعوت میکنند.»
گزارشهای میدانی مردم و اتفاقهای ماههای اخیر آشکار میکند که حجاببانها در ایستگاههای مترو آنطور که حکومتیها ادعا میکنند، صرفا «تذکر لسانی» نمیدهند و از آنجا که آتشبهاختیار عمل میکنند، هر کجا لازم بدانند، به خشونت هم متوسل میشوند.
خبرگزاری جماران روایت یکی از زنان در مواجهه با حجاببانان را منتشر کرده و نوشته: «برخلاف ادعای رسانهها نگاه و لحنشان مهربانانه نبود. انگار به موجودی کریه نگاه میکردند. مردی که با دوربین عکس میگرفت با خشونت به سمتم آمد. گوشی مرا چک کردند که عکس نگرفته باشم! مدرک شناسایی هم خواستند. تا از تمام صفحات شناسنامهام عکس نگرفت، ولم نکرد».
روایت زنان از برخورد با حجاببانها
- «هر وقت این حجاببانها رو میبینم و درگیر میشیم از عصبانیت دستام میلرزه.»
- «از توی تونل حجاببانها که داشتم رد میشدم به این فکر کردم ما چقدر برای اینا خطرناکیم؟ مامور برای دخترا، ماشین پلیس برای دخترا، تذکر برای دخترا، دستگیری دخترا. اگه همونجا جیب کسیو بزنن امنیت بیشتری دارن تا یه دختر باشن! غم انگیزه!»
- «پنجشنبهها حجاببانها میریزن توی ایستگاه مترو شهدا. خجالت هم نمیکشن، اونی که کشتن دیروز چهلمش بود. من که بیخیال از جلوشون رد شدم.»
- «من فقط سه ثانیه حجابمو رعایت میکنم اونم وقتیه که از جلو ون و حجاب بان ها رد میشم. اونم فقط بخاطر اینکه مامانم گفته باهاتون درگیر نشم. فقط به خاطر دل مامانمه وگرنه فقط تف نمینداختم که…»
- «هر وقت میرم مترو، ناخواسته انقدر دستهای مشت شدم رو فشار میدم که ناخنهام فرو میره توی گوشتم و زخمیه که میمونه.»
- «ازینکه شال نداشته باشم لذت میبرم. یه سریا میگن موهات شهر رو قشنگ کرده، آفرین! یه سریا هم میگن حالا مگه چکار خفنی کردی! هیچ کدومشون نمیدونن که وقتی توی مترو حجاببانها رو میبینم، تپش قلب میگیرم. صدای آهنگ رو بلند میکنم. دستامو میکنم توی جیبم و سریع راه میرم. همش با خودم تکرار میکنم تو نامرئی هستی، تو نامرئی هستی.»
- «وقتی از جلوشون رد میشم وانمود میکنم دارم با موبایل حرف میزنم. بعدش که یکی جلومو میگیره بدون داد و بیداد توی چشاش زل میزنم و میگم مگه نمیبینی دارم تلفن حرف میزنم به چه حقی حرفمو قطع کردی. اون عصبانی شدنش کل روزم رو میسازه. به اینا مرتب باید یادآوری کنیم که هیچی نیستین جز یک مشت موجود حقیر.»
تحلیل روانشناختی- جامعهشناسی
در این چند ماهه اخیر در ادامه جنبش زن-زندگی-آزادی و نافرمانیهای مدنی زنان در مقابل حجاب اجباری، ابهام و عدم شفافیت، تناقض و بیمسئولیتی جمهوری اسلامی چندین برابر نمود پیدا کرده است. شروع کار افرادی با نام حجاببان در اوایل سال بدون در نظر گرفتن نیازهای جامعه و سپس جمع آوری و برگشت مجدد آنها را به عنوان چندین نشانه درون-گروهی در جمهوری اسلامی میتوان نام برد.
جمهوری اسلامی به سرکوب زنان و تلاش برای به عقب راندن آنها ادامه خواهد داد و در این راه از هر ابزاری استفاده میکند تا بتواند به اهداف خود برسد اما در کنار آن استیصال و واماندگی درونی جمهوری اسلامی همچنان وجود دارد.، اینکه به اندازهای آشفته شده است که تلاش میکند تمام نهادهای خود را به کار گیرد، نشانهای جز ضعف بزرگ در برابر قدرت زنان نیست. حتی نام گذاری تونل وحشت از سمت زنان و افراد معترض به حجاب اجباری این پیام را میرساند که زنان متوجه شدهاند جمهوری اسلامی سر سازش نه تنها با آنها بلکه با مردانش را نیز ندارد و این موجب شکافی عمیق بین مردم و حکومت خواهد بود. حکومت که مردمش را از دست دهد بخش بزرگی از اعتبار و قدرت خود را نیز از دست داده است، به همین دلیل تلاش میکند آشفته وار از مردم در برابر مردم استفاده کند و با سرمایه فرهنگی و اجتماعی به گونهای رفتار کند که حجاب اجباری خواست ما نیست بلکه خواسته درون فرهنگی و بخش بزرگی از سنت مردم جامعه است.
تاکید جمهوری اسلامی از واژه «گروههای مردمی» این را میرساند که در اوج آشفتگی و از دست دادن تمام سرمایههای سرکوب تلاش میکند تا مردم را در برابر مردم قرار دهد تا آنها از کنار با هم بودن و همبستگی به دور باشند. ماننداستفاده از زنان حجاببان که از حفظ عفت و پاکدامنی جمعی صحبت میکنند در برابر زنانی که حق انتخاب و تصمیم گیری برای خود قائل شدهاند. حکومت با ابزارسازی کهنه و قدیمی که سالها توسط سرمایه فرهنگی و سنتی استفاده کرده است، سعی دارد تا مجدد زنان را درگیر احساسات سرزنشگری و تحقیر کند.
رفتارشناسی و تحلیل واکنشهای متقابل حجاببانها و زنان
الگوها و نوع شروع گفتگوی حجاببانها با لحن آرام و استفاده از واژههای لطیف این را میرساند که جمهوری اسلامی تلاش میکند در کنار سرکوبهای پر از خشونت از روشهای دیگری نیز برای سرکوب استفاده کند و این شاید بتواند بخشی از اعتبار مردمی را که از دست رفته به دست آورد و به گونهای نشان دهد که قصد و نیتی غیر از برقراری عدالت و امنیت در جامعه را ندارد. اما آیا واقعا مدلهای لطیف و نرم در چنین شرایطی که افراد تجربه موقعیتهای پر از خشونت را از جمهوری اسلامی در پی حجاب اجباری داشتهاند امکانپذیر است؟ آیا با این بلوغ روانی و آگاهی زنان که برای رسیدن به اهداف خود مصممتر از هر زمان دیگری هستند قابل دسترسی است؟ قطعا نه.
امکانپذیر نیست زیرا نقابی را که جمهوری اسلامی در تمام سالها برای سرکوب زنان مبنی بر حجاب اجباری زده بود امروز شکسته و چهره واقعی آن نه تنها برای زنان بلکه برای افراد بسیار زیادی در سطح جامعه نمایان شده است. اگر حتی بخواهیم تحلیلی بر واژههای مورد استفاده حجاببانها در مترو داشته باشیم نیز متوجه حجمی از تناقض و گسستگی خواهیم شد..
برخی از جملات را بخوانید:
- برای استفاده از مترو لطفا حجاب خود را رعایت کنید.
- رعایت کنید بعد میتوانید از خدمات مترو استفاده کنید.
- انجام دهید بعد بروید.
- در غیر این صورت نمیتوانید از خدمات مترو استفاده کنید.
شاید در نگاه اول ما با جملات و واژههای نسبتا نرم روبرو شویم ولی در تمام کلمات و واژههای فوق تهدید و سرکوب نهفته است (تهدیدی که در قالبسازی نوینی ارائه میشود که اگر آن چیزی را که خواستهایم انجام ندهید، خدماتی که حق شماست از شما سلب خواهد شد و به راحتی حذف خواهید گردید).
جمهوری اسلامی توسط حجاببانها تلاش کرده از شیوهای نسبتا جدیدتر ولی قاطعتر استفاده کند تا بتواند ابزار سرکوب خود را گسترش دهد. از آنجایی که این گروهها وابسته به الگوهایی پر از خشونت پرورش پیدا کردهاند، ما در بسیاری از موقعیتها چهره واقعی آنها که سرشار از رفتارها و واکنشهای پرخاشگرانه است را میبینیم. اینکه زنان را در موقعیتهای غیرقابل پیشبینی و پر از ابهام و سردرگمی قرار میدهند تا بتوانند کنترل ذهن و افکار آنها را نیز در دست بگیرند بخش بزرگی از کارکرد آنهاست.
آسیب شناسی و اثرات آن بر زنان و نافرمانیهایشان
حذف فیزیکی زنان از اجتماع، تلاش برای طرد اجتماعی زنان و به گوشه راندن مخالفان حجاب اجباری میتواند بخشی از آسیبهای روانی را به دنبال داشته باشد. این آسیب میتواند مستقیم هویت جنسیتی و جمعی زنان را مورد حمله روانی و آسیب قرار دهد.
چرا که نام گذاری ترویج فرهنگ حجاب دقیقا همان کهنه الگوهای آسیبزا و مخربی است که از زنان خواسته بر طبق ارزشها و باورهای خاص عمل کنند و این میتواند با نیازهای فردی و جمعی که نیازهای رو به رشد و پویایی هستند منافات جدی داشته باشد. وجود افرادی مثل حجاببانها میتواند موقعیتهای اضطرابزا و رویدادهای پر استرسی را در سطح جامعه برای زنان ایجاد کند و این اضطرابها بخشی از عملکرد و توانمندی آنها را تضعیف میکند که این دقیقا خواسته جمهوری اسلامی است؛ این که بتواند با در دست گرفتن کنترل افراد در جامعه به ویژه زنان را تضعیف کند و سطح کنترلگری و قدرت خود را افزایش دهد
صبا آلاله، روان تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعیتحلیل حقوقی
از تابستان ۱۴۰۲ با اعلام شهرداری تهران مبنی بر استخدام تعداد ۴۰۰ نفر نیروی یگان حفاظت تحت عنوان حجاببان، این موضوع غیرقانونی به صورت رسمی کلید خورد و به یک مبحث مهم از نظر حقوقی، فقهی و اجتماعی تبدیل گردید. بسیاری از کارشناسان به این موضوع نقدهای اساسی وارد نمودند و هر چند این اشخاص تحت عنوان حجاب بان در متروهای تهران فعالیت میکنند اما حاکمیت وجود چنین نهادی را منکر شد. همچنین شهرداری، وزارت کشور یا هیچ نهاد دیگری از قبول مسئولیت آنها سرباز زدند. علیرضا زاکانی، شهردار تهران در موقعیتهای مختلف، اصل موضوع حجاببان را انکار کرد و وحیدی، وزیر کشور نیز ضمن عدم قبول مسئولیت این اشخاص، آنها را افرادی خودجوش برای انجام فریضه امر به معروف معرفی کرد و صدور هر نوع مجوزی را برای فعالیت آنها انکار نمود. اینها در حالی بود که کشته شدن آرمیتا گراوند دختر دانش آموز در تهران به دلالت فیلمهای منتشر شده به دست همین حجاببانها یا آتش به اختیارها صورت گرفت.
در جمهوری اسلامی هر نوع اعتراض مسالمت آمیز و تجمع به گفته وزیر کشور برخلاف اصل ۲۷ قانون اساسی ایران نیازمند مجوز از وزارت کشور است در حالیکه این تجمع آن هم در جایی که اصولا مسائل ایمنی و سلامت شهروندان به دلیل کثرت تردد بسیار باید تحت نظارت ایمنی باشد را نمیتوان خودجوش و بدون هماهنگی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و وزارت کشور و شهرداری تصور کرد.
فعالیت حجاب بانها آن طور که شهرداری و وزیر کشور ادعا کردهاند صرفا یک تذکر زبانی نبوده و بلکه این اشخاص در معیت ماموران انتظامی با برخوردهای تند و خشن با زنان بدون حجاب اجباری برخورد میکردند و در صورت عدم پذیرش، اقدام به تصویربرداری و تشکیل پرونده قضایی و ممانعت از ارائه خدمات میکنند.
با انتشار بخشی از مصوبه وزارت کشور در روزنامه اعتماد که مهر محرمانه نیز داشته، پشت صحنه دروغگوئیهای حاکمیت کمی نمایان شد. بند ۹ مصوبه نهم خرداد ۱۴۰۲ به صراحت از دستور وزیر کشور برای عکسبرداری و فیلم برداری از زنان بدون حجاب اجباری پرده برداشت و عدم ارائه خدمات و تشکیل پرونده قضائی نیز از همین مصوبه ناشی شده است. همچنین به صورت رسمی معلوم گردید که فعالیت حجاببانها سازمان یافته بوده و با هماهنگی وزارت کشور و شهرداری فعالیت میکنند و مسئولیت آنها نیز با این نهادهای دولتی و عمومی است.
در اواسط آذرماه مصوبه بسیار محرمانه دیگری نیز توسط شبکه بی بی سی فارسی منتشر گردید که در بند سوم آن نیز مشخص شد حجاب بانها اشخاص معرفی شده از طرف سپاه بوده که حقوق آنها توسط شهرداری پرداخت میشود.
با همه این اوصاف انتساب حجاببانها به سپاه و شهرداری و وزارت کشور کاملا معلوم و محرز است و این نهادها مسئول مستقیم اقدامات غیرقانونی و نقض حقوق شهروندان هستند.
هر چند در مورد ابطال این مصوبه غیرقانونی اقداماتی از سوی وکلا صورت گرفته است ولی به نظر میرسد احتمال نتیجه مطلوب از آنها بسیار بعید خواهد بود. زیرا اساسا حکومت جمهوری اسلامی ایران هیچ پایبندی به اصول حقوق بشر و حتی اصول قانونی خود ندارد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، حجاببانها حتی اقدام به تفتیش و بازرسی وسایل شخصی و موبایل زنان بدون حجاب اجباری میکنند که این کار حتی برای ضابطین قضائی نیز علی الاصول منوط به صدور دستور قضائی است. پس مبرهن است که حجاببانها تحت حمایت مراکز اصلی قدرت مثل سپاه یا بیت رهبری و امثالهم هستند که این چنین امکان اقدامات غیرقانونی و فراقانونی را بدون ترس و واهمه از مجازات و نقض قوانین میتوانند انجام دهندو همچنین نوعی مصونیت برای اعمالشان صادر گردیده که میتوانند به راحتی فعالیت خود را ادامه دهند.
فصل سوم قانون اساسی ایران که به حقوق ملت مربوط میشود در طول سال از أغاز حکومت جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد یا اجرا نشده یا عملا به سلیقه حاکمان متروک مانده یا به راحتی نقض شده است؛ از جمله حق بر دادرسی عادلانه، حق آزادی بیان و عقیده، مصونیت تعرض به مال و جان و حیثیت اشخاص، اصل قانونی بودن مجازات و اصل برائت و اصل حرمت حریم خصوصی. این نقضهای آشکار اصول قانون اساسی ایران و حقوق شهروندان را میتوان به دلیل استبداد حکومتی دانست. موضوع حجاببانها نیز از این اصل جمهوری اسلامی مستثنی نبوده و علیرغم غیرقانونی بودن آن کماکان به فعالیت خود ادامه میدهند
قاسم بُعدی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر